.::شاهین نجفی.::.هرشب::.

هرشب :: شاهین نجفی

 

 

پ ن:: هندزفری.تاب خونه.اهنگ هرشب :: با بغض روشن میکنی سیگار با سیگار / باید بخابی توی آغوشی که مجبوری


.::مسعود موسوی::.

شکست قاب عکست هزار تیکه شد
 

همه خاطراتت واسم زنده شد...
 

.::من؟؟؟؟!!!!!!

 

 

میشه من برم  تو برگردی؟؟؟؟؟

.::شاهین نجفی.::.اسمشو تقدیر نزار::.

اسمشو تقدیر نزار جدایی تقصیر تو بود

همیشه یکی کم میاره ایندفه نوبت تو بود

اگه دوباره دیدمت شرمنده از خودت نباش

زندگی اینه عزیزم یکی میره یکی میاد

واسه همینه بعد تو به کسی ندادم

اره به قول تو من یه احمق سادم

زود باورم میشه وقتی هرکی هرچی میگه

خوب ولی بدون میگذره این روزا یه روزی که

تقاص قلب خورد منو پس میدی یه جوری که

دنبالم میگردی اما منو نمیبینی دیگه

من به یه جایی میرسم که واسه لحظه دیدنم

باید سرو دس بشکونی

میخای از نو شروع کنی من توی قله هام ولی

متاسفم عزیزم نمیتونی

...

پ ن:: مخاطب خاص

 

 

 

.::یغماگلرویی.::.من و تو و مردم::.

...

خلاصه دنیارو چشمات میگردونن

گنجشکا هرروز واسه تو میخونن

لبخندت تفسیر شعرای مولاناس

با تو دلم گرمه

بی تو

جهان تنهاس..

.::یغما گلرویی::.

دیگه به هیچ کس امیدی ندارم و

درگیر حسِ شبپره‌گی تو مَدارم و

تنها رو جای پای خودم پا می‌ذارم و

... سیگار می‌کشم

هیچ آینه‌ای نشون نمی‌ده حالِ زارمو

از دستِ سایه‌ی خودمم در فرارم و

واسه یه مرگِ پرهیجان بی‌قرارم و

سیگار می‌کشم

سیگار برگ می‌کشم و فکر می‌کنم

هِی نازِ مرگ می‌کشم و فکر می‌کنم

بستن منو به صندلی توی یه سینما

دور و برم یه عالمه تن‌های سوخته

فیلمی مدام توی سالن پخش می‌شه و

تنها منم که چشماشو به پرده دوخته

یه فیلمِ چرتِ بی‌سر و ته پخش می‌‌شه که

محکومِ دائمیِ تماشای اون منم

این زندگی شبیه یه کابوسِ صامته

سیگارمو با زندگیم آتیش می‌زنم

سیگار برگ می‌کشم و فکر می‌کنم

هِی نازِ مرگ می‌کشم و فکر می‌کنم

.::مهدی فرجی::.

من بی تو  چون

دنیای بی شاعر خطرناکم

من بی تو واویلاست

دنیا بی تو واویلاست

....

 

.::مغز کپک زده ی من::.

مغزم زیاد درگیره

بالشم هرشب خیسه

مغزم شب ادراری داره

.::عارف یحیی پور::.

 

این علاقه ی من به تو از من یک مرد میسازد......

 

پ ن: مرد شدم من....مردانگیمو باید ثابت کنم..

.::جز تو.::.محمد علیزاده::.

جز تو

کی میتونه عزیز من باشه

کی میتونه توو قلب من جاشه

مگه میشه مث تو پیداشه

همه چیزم

وای عزیزم

.......


پ ن: روزهای خوش یادت بخیر....

.::علی رضا آذر.::.امیر عظیمی::.

خودکشی مرگ قشنگیست که بدان دل بستم
 

دست کم هر ۲ ، ۳ شب سیر به فکرش هستم
 

گاه و بی گاه پر از پنجره های خطرم 

به سرم می زند این مرتبه حتماً بپرم

.::تولد.::.مغز فاضلابی من::.

تولد تولد اه ول کنا

...

مهم ترینشان بود

آره

خیلی مهم بودند

تصمیم هایم را می گویم

آن هایی

که

توی

توالت

گرفتم

هیچکدام را عملی نکردم

شاید باور نکنی اما هنوز هم مغزم بوی فاضلاب می دهد...

.::عباس معروفی::.

نبودنت چرا اینقدر پیداست؟
 
در و دیوار چرا
 
نبودنت را به رخم می‌کشند مدام؟
 
وقتی نیستی در نبودنت می‌چرخم
 
وقتی هستی در بوی تنت...
 
در گل‌های پیرهنت
 
عشق من!
 
آوارگی وادی چندم بود؟
 
 
پ ن:یکی......

.::بابابزرگ::.

بابابزرگم،

 اگر میدانستم پرکشیدنت بی برگشت است پرت را

میچیدم که هرگز از پیشم نری......

پ ن: دلم برات تنگ شده...

اونجا چه خبره بابابزرگم؟

هفته پیش امروز ۱۴:۳۰ پرکشیدی....

کاش بیای به خوابم از حالت با خبرشم......

.::آیداکاراپدم.::.حافظ::.

بعدها باید در وصفش بنویسند:

و آغوشش چه به قاعده بود و هیچ کم نداشت....

 

 

پ ن: گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم گیر

تاسحرگاه ز کنار تو جوان برخیزم

.::فردای من ای کاش چو دیروز نگردد::.

 

 

.::سگی  سگی::.

ﺧـــــــﺪﺍﯾﺎ ...

ﻭﻗــﺘـــﯽ ﻧﻤـﯽ ﺩﺍﻧــــﻢ ﭼـــﻪ ﺩﻋـــﺎﯾﯽ ﮐـﻨــﻢ

ﻭ ﭼـــﻪ ﺑﺨـــﻮﺍﻫﻢ ﮐـــﻪ ﺑــﺮﺍﯾﻢ ﺑﻬـﺘﺮﯾﻦ ﺑـﺎﺷﺪ

ﺗـــــﻮ ﮐـــﻪ ﻫﻤـﺘـﺎﯼ ﻣﻬــــﺮﺑــﺎﻧﯽ

ﺑــﺮﺍﯾــــﻢ ﺑـﻬﺘــﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺭﻗــﻢ ﺑــــﺰﻥ

.::فسفه های سگی ذهن کیان::.

زندگی ِ من مجموع ِ لحظه های ِ موکول شده به بعد است،

به وضوح یاد ندارم عملی یا احساسی درست به موقع در زندگی َم اتفاق افتاده باشد.

همیشه سر ِ بزنگاه یک حس ِ عجیب از راه می رسد و مانع از به وقوع پیوستن ِ امری در وقت ِ مناسب می شود.

و جالب اینک...ه من با آغوش ِ باز پذیرای ِ این حس ِ مبهم هستم.


 

.::فلسفه های سگی ذهن کیان::.

تاریکی مطلق اتاق

صدای موسیقی راک...

سکوت مطلق...

یک بغض معلق...

گریه کودک درون...

خنده ی روی نقاب از برون

به ستاره ام در آسمان می نگرم

دنباله دار شد...

مُرد!


.::فلسفه های سگی ذهن کیان::.

ضربان قلبم بالا میرود ... !

میان لرزه های شدید تنم ، دستانم را به دست های پر از خالی ِ تو گره میزنم ..

ذهنم لجن زار ترشحات ِ پارادوکس گونه !

رسیدن های بی سر و ته ... !



پ ن: دست های پر از خالی تو/رسیدن های بی سرو ته....

.::خط آبی::.

این روزها عجیب دلم برایت تنگ می شود...

چنگ به آسمان می زنم و کسی را از خدا طلب میکنم...

انگار دارم خاطره میشوم...

از من به من خیلی راه است...

کاش من رابشناسی نه من را......



.::خدایا::.

ﺁﺳﻤـــﻮﻥ ﮐــﺎﺵ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﭙـــﺮﻡ ﺗـــﻮ ﺩﻝ ﺁﺑـــﯽ ﺗــــــﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﮐﻨﻢ
 
ﮐــﺎﺷﮑﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﺑـــﺮﺍﯼ ﺗــﻮ،ﺯﺍﺭ ﺯﺍﺭ ﮔـــﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﺴـﺘﻮﻧــﻪ ﮐﻨﻢ
 
ﺳﻤـــﻮﻥ ﻏـــﺮﻕ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺁﺳﻤـــﻮﻥ ﺩﺷــــﺖ ﺟﻨـــﻮﻥ ﺩﻝ ﻣﻦ
 
ﺗﮑــــ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗــــﻮﯼ ﺩﻧـــﯿﺎﯼ ﺑــــﺰﺭﮒ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺑـــﯽ ﻫﻢ ﺯﺑــﻮﻧﻪ ﺩﻝ ﻣﻦ
 
 
پ ن: امشب ساعت ۱ میپرم

.::فلسفه های سگی ذهن لیلی::.

برای من فلسفه بافی نکن رفیق! من درون سین سفسطه گیر می کنم، تیپا می خورم.

برای من از لبخندها و انرژی ها و مجله های زندگی بخش نگو رفیق! توفیر ندارد.

برای من هستی شناسی ها را استادوار توضیح نده! خنده دار است رفیق.

شوخی بزرگی بود به دنیا آمدنم... شوخی بزرگتری است زنده ماندم.

مرگ...

غروب های پنج شنبه می آید و زیر پنجره ی اتاقم می نشیند.

سیگاری می گیراند و بعد یقه ی کتش را بالا می دهد و آهسته می رود و خجالت می کشد از داخل شدن.

می دانم وقت هایی هم که به خواب عمیقی فرو رفته ام، بالای سرم می آید و از کوتاهی ای که کرده است، اشک می ریزد.

با این حال مرگ... مرگ عزیز، از من نخواه تو را ببخشم. از من نخواه... .

.::سیدعلی صالحی::.

وقتی که تو نیستی

دنیا چیزی کم دارد

مثل کم داشتنِ یک وزیدن، یک واژه، یک ماه!

من فکر می کنم در غیاب تو

همه ی خانه های جهان خالیست

همه ی پنجره ها بسته است

وقتی که تو نیستی

من هم

تنهاترین اتفاق بی دلیل زمین ام!

واقعا

وقتی که تو نیستی

من نمی دانم برای گم و گور شدن

به کدام جانب جهان بگریزم !

.::عباس معروفی::.

زمان درازی ست
تو را که دوست دارم
نگران هیچ چیزی نیستم
نه مرگ نه زندگی
نه خواب نه بیداری...
هیچ چیزی جای تو را پر نمی‌کند
نارنجی!
زمان درازی ست
که در چشم‌های تو
حلق‌آویز شده‌ام
و برایت مرده‌ام
می‌دانم آرام مرا پایین می‌آوری
هستم می‌کنی
زمان درازی ست
که از تو پرم خداگونه
چون موجی جهان را می‌شورم
و از دامنت بالا می‌خزم
می‌دانم
از این موج تا موج بعدی
از دلتنگی‌ات دور می‌خیزم
دریا را به شانه می‌کشم
می‌رسانم به موهای تو
از این موج تا موج بعدی
دریا ادامه‌ی توست.

 

پ ن:: زیبایی زندگی دست خود ادمه...

.::عباس معروفی::.

قورت دادن بعضی از مسائل مثل ماه ها تو را ندیدن عادت من است.

این تحمل را عملی به توانایی من در پذیرفتن مسائل ندان.

 آن چه را که پذیرفتم زندگی توست، آن چه را که آرزو می کنم خوشبختی توست،

 تصمیم بگیر که دیگر مرا نبینی، چون من چندان با تعقل کاری ندارم، من دیوانه ام... 

استقلال سرور پرسپولیسه


.::خاطرات مبهم::.

.::خاطرات مبهم::.

 

ادامه نوشته

صورتی

تو...

عزیز خواهی ماندحتی اگر فاصله هاونگاهت از من دور کنند

.::عباس معروفی::.

می‌خواستی خورشید را بیاورم
 

که یخ‌ها آب شود
 

آبی که می‌شوی
 

رنگ آسمان می‌پرد
 

گفته بودم؟